در حوزه فرهنگ و هنر شاید سینما و ادبیات دو بخش مهم و تاثیر گذاری هستند که میتوانند منشاء خیر و برکت زیادی باشند و حتی در حکم مکمل همدیگر هم عمل کنند. اما متاسفانه مسیر حرکت این دو بخش دارد به سمت تبدیل شدن به همان شوخی های بی نمک میرود.
ادبیاتش را بماند برای وقتی دیگر و انشالله در مجالی دیگر از حرکت های محیرالعقول شهرام امیرنیا و امیر شهرام نیا و صالحی و ... و تعاملهای پیچیده آموزگار و صنف متبوعش با ارشاد و .. خواهم نوشت. اما در این مجال و به بهانه تفکیک بخش نوجوان از کودک بد نیست دوباره نگاهی بیندازیم به سیاست]ای فرهنگی و سینمایی دولت.
سال قبل وقتی بخش بینالملل از جشنواره فجر جدا شد خیلیها گفتند که: در این شرایط اقتصادی این کار درست نیست و کلی بار مالی دارد و عایدیش چیزی نیست که حتی دیده شود و ... اما هزار و یک دلیل و منطق و ادله آوردند که فلان کشور اینطوری است و بهمان جا می تواند کلی تاثیر بگذارد و کشورهای همسایه با این کار کبوتر جلد سینمای ما می شوند و ... دست آخر هم این کار را انجام دادند و ماحصلش شد کلی هزینه کم فایده برای سینمای ما. سودش را برای خود حضرات بی خبرم(نمی دانم چیزدندانگیری عایدشان شد یا نه)
حالا هم علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی اسبش را زین کرده است که با وجود هر مخالفتی همان تجربه را این بار در حوزه تفکیک سینمای کودک و نوجوان تکرار کند. این که چقدر هزینه به سینمای ما تحمیل میکند هم با یک ارائه آمار حل و فصل میشود که مثلا ما اینجا صرفه جویی کردهایم و از آنجا زدهایم و نتیجه اش این شده که انگار این تفکیک کاملا بی هزینه است (کسی نه حوصله دارد و نه به منابع دسترسی دارد که بیاید و منطق و صحت ادعای حضرات را راستی آزمایی کند)
کار آنقدر بالا گرفته که حتی وزیر هم با این تفکیک مخالف است:
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره جداسازی جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان به دو بخش کودکان و نوجوانان و برپایی آن در سالهای متوالی در شهرهای مختلف میگوید: جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، اتاق فکری دارد که در این اتاق فکر اعضا به این جمع بندی رسیدند که جشنواره به دو بخش خردسال و کودکان و نوجوانان تقسیم شود که من با این جداسازی مخالف بوده ام و درخواست کردم که دلایل این جداسازی از سوی رییس سازمان سینمایی برای من ارسال شود.
وی افزود: وقتی دلایل جداسازی را فرستادند دیدم تعریف بخش خردسال از ۳ تا ۷ سال است و بخش کودک از ۷ تا ۱۲ سال و در ادامه بخش نوجوان از گروه سنی ۱۲ تا ۱۷ سال تعریف شده است و تصمیم جمع این شد که این جداسازی انجام شود و من نیز احترام گذاشتم و حال باید نتیجه را دید.
شاید مردم خیلی از پشت پرده سینمای کودک خبر نداشته باشند و بد نباشند یک بار هم که شده بعضی چشمه ها را بدانند.
در اغلب دورههای کمی دورتر، نزدیک برگزاری جشنواره کودک و نوجوان و سه چهار ماه مانده به این جشنواره تازه حضرات به فکر دوختن کت برای دکمهای که دستشان است می افتند. بدو بدو و بگیر بگیر که مثلا در این مدت بیایید ده فیلم درباره کودک تولید کنیم که جشنواره خالی نباشد.
به سرعت اسم ده نفر از رفقا ردیف میشود و هر کدام فلان تومان پول میگیرند که به هر شزم بازی که شده دو ماهه از بای بسم الله تا تای تمت فیلمی را با موضوع کودک نوجوان بسازند و تحویل فارابی بدهند. از آنجا که فقط خروجی مهم است و کیفیت اهمیت چندانی ندارد معمولا نود درصد این سفارش سری دوزی به ثمر میرسد. بعد هم ده دوازده تا فیلم که مثلا یک کودک یا نوجوان در یکی از صحنه هایش وجود دارد را با همان بهانه به عنوان فیلم متناسب کودک نوجوان جا میزنند. چندتایی هم که کلا بی ربطند اما فیلم های مهمی هستند به عنوان فیلم های "اولیای کودک نوجوان " کنار فیلم های دیگر قرار می گیرند تا سنگینی این سبد بالا برود.
حالا با این اوصاف یک کت برای آن دکمه ساخته شده است و می ماند برگزاری جشنواره...بودجه ای می آید و بازی شروع می شود. یکی می شود رییس.آن یکی معاون و ... ( دست آخر هم آنقدر دستها خالی بود که دست به دامن عموپورنگ می شدند) بعد هم دو تا سخنرانی که ما کار بسیار بزرگی انجام دادیم و درهای سینمای نوین را باز کردیم و باعث شدیم تا کودکان بی سینما نمانند و هرکسی نقد کند دشمن سینماست و ...
آقای رییس هم که شکر خدا خوب می نویسد سریع یک متن خوب و ادیبانه برای سخنرانی آماده می کند و طوری باد می کند این جشنواره را که گویی بزرگترین اتفاق قرن افتاده است.
این وسط چند نفر هم هستند که در هر موقعیتی کارشناس فارابی می شوند. وقت انتخاب فیلم برای اسکار. وقت برگزاری جشنواره کودک.زمان ....
علیرضا شجاع نوری بازیگر و تهیه کننده ای که نمی دانم چه ربطی به سینمای کودک دارد و حالا به عنوان دبیر اولین جشنواره مستقل نوجوانان و بیست و نهمین جشنواره کودک انتخاب شده است می گوید:
اگر ما این تفکیک را انجام ندهیم نیاز به ساخت فیلم برای نوجوانان ملموس نخواهد شد و دوباره فیلم های نوجوانان با کودکان آماری را فراهم می آورد که باز هم در میان آمار و ارقام «نیاز» پررنگ نمی شود. در این شرایط که بحث تفکیک شکل گرفته این سوال به وجود آمده که فیلم قابل توجهی برای نوجوانان نداریم یعنی ذهن ها را به این سمت هدایت کردیم که نیاز وجود دارد و همین امر شروع ماجرا است .
خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند. وقتی بحث ساخت فیلم جنگی پیش می آید همه می گویند بودجه نداریم.سینمای دفاع مقدس تعطیل می شود چون پول نیست. بسیاری از کارگردانها و بازیگرها خانه نشین می شوند چون پول نیست. حالا در این میان بخت با کسانی یار است که اتیده های ظاهرا کم خرج اما واقعا پرهزینه داشته باشند. ایده هایی که عموما بی ثمرند و سال آینده همین وقت یکی دیگر می آید که: البته دوستانمان سال گذشته در محاسباتشان اشتباه کردند و تفکیکی انجام دادند که مشکل داشت و هزینه زیادی به سینما تحمیل کرد..اما این بار ما می خواهیم یک چیز دیگر را تفکیک کنیم. چیز دیگری که .....امان از این تکرارها..از این سفره ها
* کیوان امجدیان